کوشا راست می گفت . گذشته حال فاسد شده است و آینده حال منجمد . یخ آینده آب خواهد شد و روزی فاسد . زمان گرم است و تنها یک نام بر جای می ماند .
آری دوست عزیز. روی سخنم با توست . هر آنچه را که می خواستیم کردیم ، نوشتیم ، فریاد زدیم . اما هیچ چشمی نخواند و هیچ گوشی نشنید.
کار ما از دیدن و شنیدن گذشت و امروز ما ماندیم و دیروز فاسد شده مان . ما ماندیم و مشتی گفتار و کردار . ما ماندیم و یک بقچه پر از ندانم کاری و گناه.
خداوند از خاک مجسمه ای ساخت به نام انسان ، از روح خود در آن دمید و به او تعقل داد و اشرف مخلوقات خواندش . آینده یخ زده را حرارتی بیش از پیش باید و گذشته فاسد شده را فراموشی شاید ، و این شاید و باید هاست که یکی را به رسوایی می کشاند و دیگری را به عرش . عرش همان فرداست . من همان تو ام .
زنده باد مخالف من
روحمان شاد
۲ نظر:
سلام خیلی قشنگ بود .موفق باشید وبیدار!
پس منظورت اینه که سعی کنیم امروزمون رو طوری بسازیم که باعث رسوایی فردا نشه ... چون امروز ما روزی فردا بود و روزی هم دیروز می شود ... آره ؟؟؟
ارسال یک نظر